حال ( عربی سوم دبیرستان )
کلمه یا کلماتی است که کیفیت و حالت صاحب حال را بیان می کند و به دو نوع تقسیم می شود .
1. حال مفرد :
اسمی است منصوب و نکره و مشتق ( اسم فاعل ، اسم مفعول و صفت مشبهه ) که حالت صاحب حال خود را ( ذو الحال) بیان می کند و قالبا در پایان جمله می آید.
نکته:
حال مفرد در عدد ( مفرد ، مثنی ، جمع ) و جنس ( مذکر ، مونث ) با ذوالحال مطابقت می کند .
یَرجِعُ الطالبُ من المدرسةِ مسروراً .
↓ ↓
ذوالحال ( فاعل) حال مفرد و منصوب
ترجعُ الطالبةُ من المدرسةِ مسرورةً .
خَرَجَت النساءُ مِن البیتِ مُبتسماتٍ .
↓ ↓
جمع مونث حال مفرد و منصوب با کسره
تَذهبُ المعلمتانِ الی المدرسةِ مسرورتَینِ .
↓ ↓
ذوالحال ( فاعل و مرفوع با الف) حال مفرد و منصوب با یا (مثنی)
نکته :
ذوالحال می تواند به صورت ضمیر بارز یا ضمیر مستتر نیز باشد .
ذهبنا الی المدرسةِ مسرورینَ – عَفَو̂تُ عن المُذنِبِ کریماً .
↓ ↓ ↓ ↓
ذوالحال حال مفرد ذوالحال ( فاعل) حال مفرد
اِذهَب̂ الی المسجد شاکراً .
↓
حال منصوب
ترجمه :شکر گویان به سوی مسجد برو
نکته :
قالبا حال در پاسخ کیف ( چگونه ) می آید .
نَخرُجُ مِن الصَّف مُکبّرینَ .
↓
حال مفرد و منصوب با یا
ترجمه : خارج می شویم از کلاس تکبیرگویان
کدام گذینه نمی تواند حال برایعبارت زیر باشد ؟
شاهَدتُهُم . . . . .
1.محزوناً 2.محزونةً 3.محزونَینِ 4.محزونینَ
جواب :
گذینه سه جواب درست می باشد
در گذینه «1» ، ضمیر (تُ ) می تواند برای مذکر بکار رود . پس درست است.
در گذینه «2» ، ضمیر (تُ ) می تواند برای مونث بکار رود پس درست است .
در گذینه «4» ، حال برای ضمیر «هم» ( جمع مذکر) بکار رفته است . پس درست است.
3.جمله حالیه ( حال جمله) :
گاهی جمله ی اسمیه یا فعلیه حال واقع می شوند و در واقع جمله جایگزین حال مفرد می شود . که به آن جمله حالیه ( منصوب محلا ) می گویند .
هر گاه جمله ای از نظر ارکان کامل باشد و در آن اسم معرفه ای وجود داشته باشد در این صورت اگر جمله ای پس از این بکار رود و اسم مهرفه را در جمله ی قبلی توضیح دهد یا درباره ی حالت آن باشد به این جمله در عربی جمله حالیه می گویند . بر سر جمله های حالیه « و » حالیه وارد می شود مگر این که جمله ی حالیه از نوع مضارع مثبت باشد.
مثال:
1. یَرجِعُ الطالبُ من المدرسةٍ مُبتَسِماً .
↓ ↓
ذوالحال حال مفرد و منصوب
2. یَرجَعُ الطالبُ من المدرسةِ و هو یبتَسِمُ .
↓ ↓
ذوالحال جمله حالیه و محلا منصوب
3. یَرجِعُ الطالبُ من المدرسةِ یَبتَسِمُ .
↓ ↓
ذو الحال ( معرفه) جمله حالیه محلا منصوب
4. یَرجعُ طالبٌ من المدرسة یَبتَسِمُ .
↓ ↓
نکره جمله وصفیه محلا مرفوع
توجه : در جمله دوم ، « هو » به تنهایی مبتدا است و « یبتسم» خبر است .
ترجمه :
2. دانش آموز از مدرسه باز می گردد در حالی که لبخند می زند .
3. دانش آموز از مدرسه باز می گردد در حالی که لبخند می زند .
4. باز می گردد از مدرسه دانش آموزی که لبخند می زند .
جمله وصفیه جمله ای است که اسم نکره را توصیف می کند و در ترجمه آن از کلمه « که » استفاده می شود .
1. تذهبونَ الی الصَّف و انتم مسرورونَ .
↓ ↓
ذو الحال جمله حالیه و محلا منصوب
2.تَرََی الجبالَ تَحسَبُها جامدةً و هی تَمرُّ مرَّ السَّحابِ .
↓ ↓ ↓
جمله حالیه محلا منصوب جمله حالیه مفعول مطلق نوعی
ذوالحال: مستتر أنت در تری ( ذوالحال)
3.ماذا تفعلُ و أنتَ لا تَنتَفِعُ بِه .
↓
جمله حالیه محلا منصوب ذوالحال : مستتر أنتَ در تفعل
ترجمه :
1.به کلاس می روید در حالی که شما خوشحالید .
2. کوه ها را می بینی در حالی که آن ها را بی حرکت می پنداری ، حال آن که آن ها همچون ابر حرکت مبی کنند .
3. چه کار می کنی در حالی که سودی از آن نمی بری .
نکته :
کلمه « وَحدَ » به معنی تنها در جمله حال مفرد می باشد به شرطی که به ضمیر متصل مضاف باشد .
مثال :
1. یذهَبُ حامدٌ الی الحانوتِ وَحدَه .
↓ ↓
حال مفرد مضاف الیه
و منصوب
2.أنتَ تسافِرُ وَحدَک .
↓ ↓
حال مفرد مضاف الیه
و منصوب
منبع : سایت بسیجی