معرفی دانشگاه سراسری تبریز
آذربايجان، از مهدهاي فرهنگ غني ايران در ادوار مختلف تاريخ بوده و سوابق مكتوب آن كافيست كه اين خطه را منبع الهام و تنوير دانش و فرهنگ ايران زمين معرفي كند. آذربايجان مهد بزرگمرداني چون: علامه جعفري، علامه طباطبائي، علامه اميني، شهيد قاضي طباطبائي، شهيد مدني میباشد كه مردم نام و ياد آنها را سينه به سينه براي آيندگان منتقل خواهند كرد. اين سرزمين همچنين مهد دليرمرداني چون شيخ محمد خياباني، ستارخان و باقرخان است. بهتر است بگوييم، آذربايجان را میتوان از مردان بزرگش شناخت و هم اين مردان بزرگ و تاريخساز خود، دامانپرورده سرزمين غيرت، حماسه و شور آذربايجان هستند. شهريار، پروين، قطران، گنجوي از يك طرف و خواجهنصيرالدين طوسي، خواجهرشيدالدين فضل الله و خواجهغياثالدين محمد از طرف ديگر هركدام به نحوي نام آذربايجان را در دورههاي مختلف برسر زبانها انداخته و آن را مهد فرهنگ و تمدن ايراني قرار دادهاند.
هر حكومتي نيز در ايران در هر دورهاي، به دليل موقعيت استراتژيك و منابع انساني موجود يا شهر تبريز را مركز امور خود قرار ميداد يا اينكه به آن نظر خاصي داشته است. حكومت ٨٠ سالهی مغولان در آذربايجان حديث ديگري است، در اين گوشه از تاريخ، آذربايجان به موزهاي بزرگ تبديل شد و رتبههاي برتر علمي را در دنيا كسب كرد. دورهاي كه در آن مراكز علمي بزرگي چون ربع رشيدي، شام غازان و رصدخانهی مراغه درخشيدند و به شهرت و اعتبار جهاني دست يافتند. به رغم اين، متأسفانه تبريز بعد از آن دوران طلائي، هرچند كه مشاهير بزرگي را به جامعه علمي تحويل داده است، اما ديگر آن فروغ گذشته خود را نيافت. دليل آن هم شايد در نبود مراكز قدرتمند دانش و امكانات مناسب براي پژوهش و تحقيق دانست.
60 الی 70 سال پيش كه دانشگاه تبريز تأسيس شد مركزي علمي براي تحقق اين امور وجود نداشت تا اينكه در خردادماه ١٣٢٦ بر اثر تحولات سياسي منطقه، دانشگاهي بنام «آذربايجان يونورسيتيسي» تأسيس شد اما پس از چندي بر اثر تحولات بعدي فعاليت آن عملاً متوقف شد. از طرف شخصيتهاي مختلف اقدامات همه جانبهاي براي تأسيس دانشگاه شكل گرفت و بلافاصله در ديماه همان سال
دكتر مصطفي حبيبي و دكتر خانبابا بياني از دانشگاه تهران مأموريت يافتند براي تأسيس دوبارهی دانشگاه در تبريز، به اين شهر عزيمت كنند. اين هيأت پس از تأیيد لزوم تأسيس دانشگاه و پيگيري استاندار وقت و مردم آذربايجان، شش ميليون ريال بودجه براي تأسيس دانشگاه تصويب شد. اما باز هم تغييرات هيأت دولت اين اقدامات را مسكوت گذاشت تا اينكه با پافشاري دوباره سرانجام دكتر بياتي به رياست دانشكدههاي ادبيات و پزشكي كار آموزش خود را شروع كردند.
تا تيرماه ١٣٢٨ ساختمانهاي دانشگاه به شكل استيجاري در سطح شهر پراكنده شده بود ولي به علت نياز به تمركز دانشگاه و توسعهی آن در تيرماه همان سال در زميني به مساحت ٢٤٧ هزار متر مربع كلنگ بناي دانشگاه به دست دكتر زنگنه، وزير فرهنگ وقت به زمين زده شد و بلافاصله ٥ ميليون اعتبار براي شروع آن از طرف دولت تصو يب شد وكارهاي ساختماني آغاز شد.
اما به دليل رسيدن فصل سرما، عمليات اجرائي نيمهكاره ماند تا اينكه در ارديبهشت ماه ١٣٢٩ با آغاز فصل كار عمليات اجرائي هماهنگ با ساختمان بيمارستان ١٥٠ تختخوابي شروع به فعاليت نمود و ١٥ سال بعد دانشكدههاي پزشكي و كشاورزي و سپس ساير دانشكدهها به اين محل نقل مكان كردند. اين دانشگاه در وادي امر با دو دانشكدهی ادبيات و پزشكي شروع به كار نمود و با گذشت زمان دانشكدهها، آزمايشگاهها، كارگاهها، آموزشكدههاي آن يكي پس از ديگري تأسيس میشدند و تبريز آهسته آهسته به جايگاه واقعي خود نزديك ميشد. همچنين علاوه بر دانشگاه تبريز كه بعدها به دو دانشگاه يعني تبريز و علوم پزشكي تبريز تقسيم شد. دانشگاه هنر اسلامي، تربيت معلم آذربايجان، صنعتي سهند، آزاد اسلامي و ساير دانشگاهها و موسسات آموزش عالي نيز تأسيس شدند تا آذربايجان را به عنوان دومين شهر بزرگ دانشگاهي كشور پس از تهران و بزرگترين قطب علمي شمالغرب كشور مطرح سازند. اين دانشگاه در حال حاضر با بيش از ١١ هزار نفر دانشجو و حدود ٥٠٠ نفر هيأت علمي ٢٠٠ آزمايشگاه تخصصي و عمومي كه برخي در دنيا و برخي خاورميانه منحصربهفرد هستند، موزهی تاريخ و فرهنگ، حوزهی جانورشناسي، حوزهی زمينشناسي، مركز پردازش تصاوير ماهوارهاي و مراكز و مؤسسات تحقيقاتي و پژوهشي بزرگ، پتانسيل بسيار بزرگي را در كشور فراهم نموده تا در راستاي اهداف والاي جمهوري اسلامي به كار گرفته شود.